اولین عید، پایان 6 ماهگی
اینم از عید آدم بزرگا که البته با این همه بریز بپاش و رفت و آمد آخرش به اسم ما بچه ها تموم می شه و میگن که عید مال بچه هاست دیگه!! اولین عید زندگی من هم اومد و گذشت و جمع سه نفره ما وارد سال جدید شد. هر جا رفتم بهم عیدی دادن و کلی ازم تعریف کردن و همه می گفتن به به چه پسر خوب و خوشحال و آرومی!! البته این حرفا مال اون روی منه و روی دیگه ام رو که ندیدن! خلاصه من که خیلی از این مراسم ها و رفت و آمدهای مهمونی خوشم نیومد چون مدام کمبود خواب داشتم و خوابم به هم خورده بود. مسافرت اساسی هم که قبل عید رفته بودیم و تو عید فقط دو سه روز رفتیم تفرش، شهر آبا و اجدادی بابام! جای قشنگیه و کلی ذوق کردم و کنار شکوفه های درخت بادام یه عالم ازم عکس گرفتن. ...
نویسنده :
مامان الی
14:54