دانیالدانیال، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

روزهای کودکی

خاطرات 4

1391/9/20 0:01
نویسنده : مامان الی
257 بازدید
اشتراک گذاری

چیزای جدیدی دوباره یاد گرفتم، یکی اش صداهای عجیب و غریب درآوردنه.حس آدمیزادی بهم دست می ده، بابام میگه صدام مثل آواز نهنگهاست. من نمی دونم نهنگ مهنگ چی چی هست اما فکر نم کنم معنی بدی داشته باشه. حرفهای بقیه رو  زیاد نمی فهمم اما حس مثبت یا منفی اش رو می فهمم. وقتی باهام حرف می زنن فقط به صورتشون زل می زنم و لبخند می زنم. خیلی مودبانه!!

آخ آخ حمام کردنم رو نگفتم. از حمام متنفرم، نمی دونم به کی رفتم!! ولی چون قدرت مبارزه کردن ندارم مجبورم بهش تن بدم. تو حمام هم از ترس و هم از عصبانیت صدام در نمیاد. مامانم قبلا فکر میکرد خیلی خوشم میاد که صدام در نمیاد، اما تازه متوجه شده که کاملا عکس این موضوعه چون وقتی می رم بیرون تازه یه دل سیر داد و فریاد می کنم و مخالفت خودم رو با این عمل غیر انسانی اعلام می کنم.

پوشک عوض کردنم رو خیلی دوست دارم. آخیش آدم احساس آزادی می کنه، اونقدر خوش به حالم می شه که بی اختیار کار خرابی می کنم. بعدش همون اواز نهنگها رو سر می دم. اما بر عکس پوشک شدن دوباره عین غذابه. اینها تغییر و تحولات یک ماه اخیرم بودن. دیگه واسه خودم مردی شدم. ٢ ماه و ١٥ روزه بودن می دونین یعنی چی؟!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مریم
17 آذر 91 16:22
چه جالب که از زبون خود دانیال کوچولو می نویسی...خوشم اومد.


مامان سارا
19 آذر 91 15:52
ااااااااااای جون دلم که این عکست منو یاد حامد بهداد (بازیگر) انداخت
دو ماهگیت مبارک دنی جونم
خاله به مامان بگو به تورو بیاره وبلاگ کیان


مهرناز(مامان آرسام)
19 آذر 91 23:15
سلام عزیزم
ممنون که به وبلاگ پسرم اومدی
شما چه پسمل ناناس خوشلی هستی خاله
دوست داری با آرسام من دوست بشی؟؟
اگه خواستی خبرم کن..
فدای تو...


نجمه
20 آذر 91 15:18
سلام دانیال جونی و مامان دانیال البته که با شما دوست میشیم خیلی از نحوه نوشتنتون خوشم اومد اینکه از زبون نی نی نوشته بشه خیلی شیرین تره منم زد به سرم تا خاطرات نی نی رو از زبون خودش بنویسم شاید اینجوری بهتر باشه راستی مامان دانیال اسم دختر من نازنین زهراست .
ninipics
22 آذر 91 20:21
با سلام و عرض ادب اگه مایلین از نوزاد در خواب شیرین شما یا بستگان شما عکس های خلاقانه و حرفه ای در محیط ارام منزل شما یا آتلیه عکاسی ما برای همیشه به یادگار باقی بماند، مقدمتان را برای بازدید از وب سایت خود به دیده می نهیم... www.ninipics.blogfa.com
میرزا کوچک خان
24 آذر 91 0:18
سلام! ماشاالله.... چه پسمل خوشمشه ایه... شمارو لینک میکنم... دوست خوبم!
بابای ملیسا
24 آذر 91 12:21
با سلام . ببخشید یه مقدار دیر شد . وبلاگ دردونه شما با افتخار و کمال خرسندی لینک شد
مهرناز(مامان آرسام)
24 آذر 91 22:04
سلام عزیزم ممنون که پیشمون اومدی خیلی خوشحال شدم از آشناییت آخیش دانیال کوچولو چقده ناز نازیه، چه اخمی داره توی عکسش ! عسیسم بخولمش وای عزیزم آرسام هم دقیقا از همون اول از حمام و پوشک شدن و لباس عوض کردن متنفر بود و هنوزم که هنوزه بدش میاد و نمیذاره گریه میکنه!!!! مرسی که لینکم کردی گلم،منم همین الان لینکیدمت امیدوارم دوستای وبلگی حوبی واسه همدیگه باشیم
زندايي جونت
20 دی 91 13:07
سلام دني جونم. من زنداييتم. دو بار من و ديدي. ولي يادت نمياد. خيليي اوچولو بودي تازه دنيا اومده بودي. من رفته بودم مسافرت تازه برگشتم ميام ميبينمت. ولي به وبت سر ميزنم. قربونت برم، من مي دونم تو به كي رفتي كه از حموم بدت مياد. آره عزيزم از قديم گفتن بچه حلال زاده به داييش ميره. تو هم به دايي محمودت رفتي نيدوني من چي مي كشم . به زور بايد بفرستيش حموم.