دانیالدانیال، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

روزهای کودکی

یک لحظه آرامش

1393/2/17 0:55
نویسنده : مامان الی
191 بازدید
اشتراک گذاری

17 اردیبهشت 93

یه لحظه آرامش، یه خواب راحت شبانه، خوردن یه صبحانه بدون دغدغه، خوندن کتاب مورد علاقه یا روزنامه، خیره شدن به تلویزیون و دیدن یه فیلم مسخره بی موضوع، خرید بی استرس و ... اینها همه آرزوهای کوچیکیه که می دونم برای کسی که دو، سه سال اول رشد بچه اش رو پشت سر گذاشته و البته برای کسی که مادر نیست حنده دار به نظر میاد.. ولی من حتی گاهی یادم میره که کمردرد گرفتم و باید بشینم و کمی استراحت کنم! گذشت زمان رو عقربه های ساعت بهم نشون میده وقتی چشمم به ساعت می افته و می بینم که دو ساعته دارم تو خونه مدام راه می رم و به امورات آقا دانیال می رسم...

دوران دو هفته ای از شیز گرفتن دانیال تمام شد و تازه داره موضوع زندگی بدون می می! کنار میاد. روزهای سختی همه برای دانیال و هم برای من.. چیزی شبیه بی خوابی ها و خستگی های ماه اول تولد... تا چند روز شبها بهش شیر می دادم اما بعدش کاملا قطع شد و الان وضعیت هر دومون بهتر شده..

اونقدر کوچولوه که هنوز نمی تونه با حرف زدن منظورش رو بفهمونه و دست و پا شکسته و با پانتومیم ادا درمیاره و گاهی هم جمله های دو کلمه ای و گاها سه کلمه ای با زبون شیرینش بلند بلند میگه... بعد از شیر گرفتن خوراکش بهتر شده و البته شیطنت هاش هم بیشتر.. حالا من با یه پسر بیست ماهه ریزه میزه دوست داشتنی چیکار کنم وقتی عصبانیم میکنه و به شکل خنده داری پا به فرار می ذاره و در نهایت با یه لبخند زیر لبی دستش رو جلو میاره تا بزنم رو دستش و مثلا تنبیهش کنم!!؟
 

پسندها (1)

نظرات (1)

سجاد
27 تیر 93 0:47
سلام . پیشاپیش شهادت امیر مومنان را تسلیت عرض می کنم . با پست های ویژه ماه رمضان آپم ... منتظر حضور گرم شما هستم .